عمارت دل ما هم خراب از آب درآمد
- چو تاک اشک فشاندی شراب از آب درآمد
- عرق به گونه نشاندی گلاب از آب درآمد
- هزار خوشه خوشرنگ و ناب در خم خامی
- به قصد خیر فشردیم و آب از آب درآمد
- کنون که رحل اقامت در این سرای فکندی
- عمارت دل ما هم خراب از آب درآمد
- به زیر سایه مضمون گیسوان سیاهت
- هر آنچه شعر سرودیم ناب از آب درآمد
- تمام عمر سرودیم در هوای تهمتن
- دریغ و درد که افراسیاب از آب درآمد
کنون که رحل اقامت در این سرای فکندی ... عمارت دل ما هم خراب از آب درآمد ...
نیستید حضرت ماه نویس ... سلام